چهارشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۲

سه‌شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۹۲

آیا سزارین ظلم به نوزاد است...؟



منبع این خبر آفتاب نیوز است.
۱۳۹۲/۰۶/۱
آمار سزارین در ایران 25 درصد بالاتر از نرخ جهانی است
آفتاب: دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت اعلام کرد: زایمان امری است که معمولا با همکاری مادر و فرد کمک کننده زایمان به طور طبیعی انجام‌پذیر است ولی در موارد معدودی پزشک مجبور می‌شود زایمان را به طریق سزارین انجام دهد.

طبق گزارش WHO فقط 5 تا 15 درصد زایمانها منجر به سزارین می‌شود در حالی که براساس تحقیقات موجود، 4 / 40 درصد زایمانها در ایران به روش سزارین انجام می‌شود.

براساس این گزارش سزارین‌های غیرضروری، علاوه بر خطرات آن به عنوان یک عمل جراحی بزرگ برای مادر و نوزاد، باعث تحمیل هزینه‌های فراوان به خانواده و جامعه می‌شود. عفونت، خونریزی، عوارض بیهوشی، احتمال نیاز به تزریق خون و عوارض روانی از خطرات اثبات شده سزارین برای مادر است و در مورد نوزاد می‌توان به مشکلات تنفسی، تولد زودرس نوزاد اشاره کرد.

مادرانی که سزارین می‌شوند، نوزاد چندین ساعت از مادرش دور است و مادر در امر شیردهی و دادن آغوز به نوزادش با مشکل مواجه می‌شود.

قابل توجه است که مدت بستری شدن بعد از زایمان طبیعی بسیار کمتر از سزارین است و مادران می‌توانند زودتر به زندگی عادی و جمع خانواده بازگردند در حالی که سزارین ارتباط بین مادر و نوزاد، شیردهی و حضور در جمع خانوادگی را به تاخیر می‌اندازد.

براساس گزارش دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، فراهم کردن امکانات انجام زایمان طبیعی بی‌درد با استفاده از روش‌های جدید می‌تواند به عنوان جایگزین مناسب سزارین، موجب کاهش این شاخص و منطقی شدن آن در کشور شود.

دوشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۹۲

The Road to World War III

I always wondering: What is real purpose of the USA to attack to Syria. How we should prevent of this devil attack? What should we do? 
The most effective action preventing this war needs to post, make movie and advertisement against the machine war of USA. No body believe that they look for peace, they are just looking for their own benefits, devil benefit, oil, money, war... 
Just take a look to Iraq and Afghanistan. How many days per month do you hear about bombing, suicide-attackers and fights in these countries. Many many terrible and horrible news, sometime daily-ish news...! The unstable situation in the region put a big question mark to the warmonger countries to think more and show clear evident.
It seems that the next victim is Syria. What is happening in there we really don't know...

Please see the movie below:



the youtube link is: http://youtu.be/HP7L8bw5QF4

جمعه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۲

ماجرای اسنودن در آمریکا

درست 2سال پیش وقتی که با برام، رییس دانشکده مهندسی الکترونیک در مراسم خداحافظی یکی از دوستان ژاپنیم بودم ازش خواستم که عکسهایی رو که با دوربینش گرفته رو برای من بفرسته. بهم گفت که آیا یو اس بی دارم، گفتم نه ندارم ولی اگه بخواد می تونم آدرس ایمیل خودم رو بدم که بتونه از طریق گوگل درایو یا داپ باکس عکسها رو با من به اشتراک بذاره. ولی اون قبول نکرد. ازش دلیل این کار رو پرسیدم گفت که دوست نداره سازمان جاسوسی امریکا مدارک و فعالیتش رو مونیتور کنن. من اون شب حرفهاش رو جدی نگرفتم تا اینکه قضیه ی اسنودن و ماجرای جاسوسی اداره امنیت ملی امریکا دراومد. بعد از خوندن خبرها اولین کسی که تو ذهنم اومد همین برام بود.
.
.
.

پنجشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۹۲

تحقیقی در خور تامل درباره فیسبوک و اثرات آن

فیس‌بوک رضایت از زندگی را کم می‌کند

برگرفته از یی بی سی فارسی

به روز شده:  12:44 گرينويچ - پنج شنبه 15 اوت 2013 - 24 مرداد 1392

روزانه نزدیک به هفتصد میلیون نفر به فیس‌بوک سر می‌زنند. وقتی عکسهای دوستانتان را در فیس‌بوک می‌بینید که به نقاط خوش آب و هوای دنیا رفته‌اند و در هتلهای لوکس اقامت کرده‌اند چه حسی به شما دست می دهد؟ وقتی لحظه به لحظه مطلع می‌شوید دوستتان که در تدارک عروسی خود است چه خریدی کرده یا کجا رفته چه احساسی به شما دست می‌دهد؟
پژوهشگران دانشگاه میشیگان می‌گویند تحقیقات آنها نشان می‌دهد صرف وقت در فیس‌بوک شادی و رضایت از زندگی را کم می‌کند و به اصطلاح 'حال آدم بدتر می‌شود'.
پژوهشگران دانشگاه میشیگان برای این تحقیق ۸۲ دانش آموز پیش‌دانشگاهی را مدت دو هفته زیر نظر گرفتند. محققان در این دو هفته روزی پنج بار به صورت آنلاین با این افراد تماس می‌گرفتند و از آنها سوالاتی می‌پرسیدند؛ از قبیل اینکه "در این لحظه حالتان چطور است یا چه احساسی دارید؟ یا از آخرین دفعه‌ای که ما با شما تماس گرفتیم چند بار به فیس‌بوک سرزده‌اید."
در پایان دو هفته معلوم شد هر چه این افراد بیشتر در فیس‌بوک وقت گذرانده‌اند رضایتشان از زندگی کمتر شده است.
به نظر پژوهشگران فرقی نمی‌کند تعداد دوستانتان در فیس‌بوک چند نفر باشند یا چقدر دوستان خوبی باشند؛ حتی فرقی نمی‌کند به چه دلیلی به فیس‌بوک سر زده اید، نتیجه یکشان است، فیس‌بوک حالتان را بهتر نمی‌کند.
احساس تنهایی مراجعه به فیس‌بوک را بیشتر می‌کند.
اِتِن کروس روانشناس اجتماعی که هدایت این تحقیق را بر عهده داشته می‌گوید : "ما توانستیم لحظه به لحظه در طول روز نشان دهیم، خلق افراد بر اساس وقتی که در فیس‌بوک می‌گذرانند، بالا و پایین می‌شود."
"ما بسیاری از جوانب شخصیتی و رفتاری را در نظر گرفتیم مثل دفعات استفاده از فیس بوک."
"اما هیچکدام از عواملی که بررسی کردیم تاثیری روی نتایج نداشتند. هر چه استفاده از فیس‌بوک بیشتر بود خلق افراد بدتر می‌شد."
"در ظاهر فیس‌بوک منبع پرارزشی برای برآورده کردن نیاز اساسی بشر به ارتباطات اجتماعی است."
"اما ما متوجه شدیم استفاده از فیس بوک بجای خوشی، ناخوشی می آورد."
جان جونایدز یکی از پژوهشگران این تحقیق معتقد است نتایج آن اهمیت بسیاری دارد "چون به ریشه تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر زندگی افراد بر می‌گردد."
پژوهشگران هنوز نمی‌دانند دلیل این موضوع چیست. اتن کروس می‌گوید: "چیزی که نمی‌دانیم این است که کدام جنبه فیس بوک به این نتایج مربوط هستند."
با این حال نتایج تحقیقات در این مورد ضد و نقیض بوده است.
در گفتگوی رو در رو افراد خوشحالترند و ۵۰ درصد بیشتر می‌خندند تا وقتی که با وبکم یا شبکه های اجتماعی باهم گپ می زنند
کاتالینا توما پژهشگر علوم ارتباطات دانشگاه ویسکانسین اخیرا در تحقیق خود به این نتیجه رسید که فیس‌بوک کمک می‌کند عزت نفس کاربران بیشتر شود.
خانم توما می گوید : "راستش فیس بوک چنان فضای عظیمی است و در آن فعالیتهای بسیار متنوعی انجام می‌شود که صحبت از استفاده از فیس‌بوک، بیش از حد ساده کردن مسئله است. فیس‌بوک یک چیز نیست بلکه چیزهای بسیار بسیار زیادی است."
البته در تحقیقات دیگری هم که اخیرا انجام شده، به آثار منفی فیس‌بوک اشاره شده است. حدود چهار ماه پیش دانشمندان دانشگاه اکسفورد به این نتیجه رسیدند که زوجهایی که از فیس‌بوک برای ارتباط استفاده می‌کنند رابطه شان آسیب می‌بیند.
اخیرا نیز تحقیقی دیگر منتشر شد که نشان می‌داد نگاه کردن به پروفایل خود در فیس‌بوک احساس بهتری نسبت به خود ایجاد می‌کند، هرچند تحقیقات دیگر به این نتیجه رسیدند که دیدن پروفایل و فعالیتهای دیگران حسادت برانگیز است و حال آدم را خوش نمی‌کند.
اما به هر حال آنچه روشن است این است که ارتباط فیس‌بوکی با ارتباط رو در رو تفاوت دارد. تصاویر و استیتوس ها و... همه ممکن است ویرایش و پیرایش و رتوش شده باشند.
برخلاف رابطه رو در رو، برای یک جواب هوشمندانه در فیس‌بوک می توان وقت گذاشت و همانطور که تحقیقات دیگر نشان داده‌اند بهترین وجوه خود را عرضه کرد.
با این حال برخی پژوهشها هم می‌گویند از فعالیت فیس‌بوکی افراد می توان به شخصیت، خلق و خو ، جنسیت و علایق آنها پی برد: "شما همانی هستید که لایک می کنید.

یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۹۲

چهارشنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۹۲

سالهای وبا: محمود رفت...

...
سرانجام محمود احمدی نژاد به پایان دوره ریاست جمهوری خودش رسید. هشت سالی که برای همه چه در ایران و چه خارج از آن خیلی بد گذشت، هشت سال ناراحتی، هشت سال بدبختی، هشت سال وبا... چقدر این هشت سال سخت بود. داشتم با خودم فکر می کردم آیا روزی بود که ما خودمان را بخاطر داشتن یک چنین رئیس جمهوری سرزنش نکرده باشم، نه...!
امیدوارم این هشت سال دیگر هیچگاه برای من و هیچ ایرانی تکرار نشود، "این هشت سال وبا..." و اشخاص نادانی چون محمود احمدی نژاد و دار و دسته های نیویورکیش برای همیشه به زباله دانی تاریخ سپرده شوند.
در ضمن الان روحانی که همه به او به چشم فرشته نجات می نگرند در حقیقت در نقش مداد پاکنی هست که باید مشق های غلط آقای ا.ن رو یکی یکی پاک کند.
.
.
.

جمعه، مرداد ۰۴، ۱۳۹۲

باز هم باران

باز باران با ترانه، با گهرهای فراوان
می چکد بر بام خانه
یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگلهای گیلان
آه گیلان، آه گیلان، آه گیلان...

.
.
.

دوشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۹۲

قضیه مارته دبرا دالل نروژی و آچار فرانسه حقوق بشر

قضیه مارته دبرا دالل نروژی هم برای خودش داستانی شده. پلیس دوبی ادعا میکنه که این زن رابطه جنسی خارج از چارچوب ازدواج داشته و بایستی طبق قانون کشور مجازات بشه. درستی یا غلطی این خبر برای من اصلا مهم نیست. ولی بینندگان عزیز توجه فرمایید :)، وقتی پلیس دبی یک ایرانی رو به جرمی در این کشور دستگیر میکنه، مثالش رو هم حتما خودتون بارها شنیدید، اونوقت همین رسانه های غربی به طرفداری از اونها تو بوق و کرنا می کنن و حق هم با پلیس دوبی هست (البته پلیس دوبی اینجا تنها یک مثال هست، ارزش دیگری ندارد) اما و تنها اما اگر زنی نروژی به جرم زنا در دوبی دستگیر بشه انوقت اشتباه از پلیس دوبی هست.
حقوق بشر، قوانین اسلامی، مردم عقب مونده خاورمیانه، و هزار رو یک بهانه های واهی رو استفاده میکنن تا بیگناهی شهروند خودشون رو نشون بدن. پلیس دوبی همون پلیسه. بسته به اینکه ایرانی باشی یا نروژی یا بطور کلی جهان غیر سومی انوقت قضیه خیلی فرق میکنه. کلا این رو می خوام بگم که این آچار فرانسه حقوق بشر ظاهرا گره رو از پیچ و مهره غربیها رو باز میکنه، مال ما رو تا خرخره می بنده.
.
.
.

شنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۲

توصیه ای به آقای روحانی: فرار مغزها

این روزها کمی ذهن معیوب من درگیر یکسری مسایل حاشیه ای شده، چیزی به نام فراز مغزها...
اینکه در سال چقدر از آدمهای تحصیل کرده از کشور خارج می شن و یحتمل کسی از اونها هم برنمی گرده برای خیلی ها  آزاردهنده هست. اینها کسانی هستند که هرکدومشون ارزش زیادی برای مملکت دارن و می تونن کارهای بزرگی برای کشور انجام بدن. ولی متاسفانه به دلیل اوضاع بد زندگی خیلی ها فرار رو بر قرار ترجیح میدن. با هرکی که از ایران دوست میشی بعد از یکی دو تا ایمیل ازت می پرسه که چطور میشه اومد اونطرف. انگار اومدن به این ور آب مد شده. این یعنی اینکه هر کی درسش تموم می شه و یا اینکه فرصتی برای اومدن پیدا می کنه بطور جدی بهش فکر میکنه و در اولین فرصت باروبندیلش رو جمع میکنه که فقط تو اون مملکت نباشه.
البته تا اندازه ای هم حق دارن. این روزها  در ایران داشتن یک زندگی کمی خوب بسیار سخت و دشوار هست. هزینه های کمر شکن روزانه و انتظارات زوار در رفته اطرافیان مجال فکر کردن به ماندن در کشور رو از آدم می گیره. 
ولی سوال اینجاست که بالاخره چه کسی باید این مملکت رو درست کنه. آیا این درسته که آدمهای خوب خوب ازین مملکت برن. با رفتن این سرمایه ها چه کسی جای اونها رو میگیره؟ 
عاقبت این مهاجرتها این خواهد بود که کشور با قحطی رجال مواجه خواهد شد و مدیریت کشور هم دست یکسری آدمهای کم تجربه و گاه بی تجربه خواهد افتاد و نتیجه آن همین هدر رفتن پول و ثروت ملی خواهد شد. 
توصیه دوستانه من به رییس جمهور جدید آقای روحانی این هست که ایشون در درجه اول بایستی فکری جدی به حال این روند بکند. روندی که سالهاست تبدیل به یک فرهنگ شده. فرهنگی که اگر شخصی درسش تموم شد حتما بایستی بذاره از کشور بره. 
صد البته رفتن به خارج و تحصیل اون ور آب ایرادی نداری. خیلی خوب هم هست. ولی برنگشتن و پشت سر رو نگاه نکردن، این ایراد داره. ایجاد بستر مناسب برای بازگشت این سرمایه ها از وظایف اصلی دولت هست.
گهگهاهی که با بعضی از دوستان در همین رابطه صحبت میکنم خیلیهاشون دلشون هنوز برای ایران و برگشتن میزنه ولی چون اینجا آینده ای برای خودشون نمی بینن حاظر به برگشتن نیستن. حداقل از نظر معیشتی که شامل داشتن یه خونه و زندگی آبرومندانه
.
آقای حسن روحانی در کنار همه برنامه هایی که برای آینده کشور در نظر گرفتین لطفا یه فکری هم برای فرار مغزها بکنین. یه کاری کنین که این همه قشر تحصیل کرده به مملکت برگردن، به خدا حیفه...!
.
.
.

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۹۲

فروش خاک ایران به کشورهای جنوب خلیج فارس

خبری رو از بی بی سی می خوندم که مربوط می شد به فروش غیرمجاز خاک ایران به کشورهای عرب جنوب خلیج فارس که تازه رسانه ای شده. ظاهرا این رو خبرنگارها زمانی که برای تهیه گزارش از زلزله بوشهر رفته بودن از نزدیک دیدن که خروار خروار خاک کشاورزی این مملکت با بسته بندی خاک معدنی داره به این کشورها صادر می شه و آب از آب تکون نمی خوره. 
به گمان من باید انقدر این خبر رو به اشتراک گذاشت تا اینکه به گوش همه مردم و مسئولین برسه تا شاید یکی پیدا بشه جلوی این کار رو بگیره.
دیگه این برامون عادت شده تا صبح مون رو با یک خبر ناگوار از ایران شروع کنیم بعد بریم سر کارمون اونم با خون جیگر خوردن...
.
.
.

دوشنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۹۲

The definition of "OSKOL" in Persian:

This is a very useful word that can be used in several situations as it is described below,
Whenever someone asks you to do a work or activity which totally does not work! You accept it and try to do it. After one try you see it doesn't work but still you do believe that it works, and try to repeat it again and a few of times. At this time you are definitely called OSKOL!
For instance; the new service of the google that is called "google nose". It is funny. Google claims that you can use this service to experience the smelling just using your pc. To do that you need to go to this service, and then type a word like "rose" or "orange", then click "smell", you bring your nose close to the monitor and start smelling. You will smell nothing. Perhaps you wonder that it should works and thinkmsomething may go wrong, you do try it again and for several times, you will really smell nothing. Congratulations! You got OSKOL or are affiliated as a OSKOL... :)
PS: try to make a photo of your face at this time, it is funny...

یکشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۹۱

هنر سباه

واقعا اون دسته از فیلم سازهای ایرانی چه زن چه مرد فیلم های مزخرفی که راجع به بدبختی و فقر فرهنگی ما ایرانیها رو می سازن بعدش میان این کشورهای اروپایی پخش می کنن هدفشون چیه ازین کار. آیا نشان دادن این چیزها در کشورهای دیگه مشکل رو حل میکنه یا اینکه هدفی دیگری رو دنبال می کنن، یام اینکه به دنبال کف و سوت زدن خارجیها برای خودشون هستن. آیا این نوع هنر اسمش هنر سیاه نیست. 
من الان خیلی عصبانی هستم...
آقا و خانم محترمی که اومدی اینجا اسم خودت رو هم گذاشتی کارگر ان، اگه ایده نداری، اگه نمی دونی در مورد چی فیلم بسازی، ایران و بدبختیهاش هم سوژه خوبی نیست برات که اینجوری لهش کنی بیچاره...
نمونه ش فیلم مستند "فحشا در زیر چادر" که خانم ناهید پرسان ساخته، لطفا اگه می شه این فیلم رو ببینید...


کلا این دسته از کارگردانهای سیاه نما یا در مورد صیغه دارن فیلم می سازن یا در مورد چیزهای جنسی، یا اعتیاد، آخه یکی نیست بگه کشورهای دیگه می یان در مورد بدبختیهای کشور خودشون فیلم بسازن که تو داری میسازی...

پ.ن.: مشکل بنده اینه که هدف این دسته از آدمهای با معرفت از ساختن این فیلمها چیه... اونیکه دستی تو رسانه داره، به دوربین و به روزنامه آیا وظیفش سنگینتر نیست. این مملکت پر از دردمون رو چطور باید درمان کرد. اینکه هرکی به فکر نفع شخصی خودشه راه درست کار نیست

جمعه، اسفند ۰۴، ۱۳۹۱

کشتار وحشیانه هزاره ها در کویته پاکستان

کشتار هزاره ها: این همه آدم بیگناه هزاره ای رو تو کویته پاکستان ترور کردن. به چه جرمی، به چه گناهی؟ این همه وحشی گری تا کی؟




دل آدمی به درد می یاد وقتی که خبر سلاخی کردن اینها رو می شنوه...
.
.
.

دردی به نام "نخوندن کتاب"


یکی از بزرگترین دردهای ماها ایرانیان نبود مطالعه و نخوندن کتاب هست. چیزی که ما بارها و بارها در طول تاریخ از این نقطه آسیبهای فراوان دیدیم و به احتمال زیاد خواهیم دید.
سئوالی که همیشه مطرح بوده اینه که چقدر ماها با تاریخ گذشتمون دست کم تا همین 200 سال پیش خودمون آشنا هستیم، حالا 3000 سال پیشکش و اینکه چقدر همین مقدار از اطلاعاتی که داریم درست هست. شاید بارها و بارها این جمله ی کلیشه ای رو در فیسبوک دیدیم که میگه:
"ملتی که کتاب نمی خواند باید کل تاریخ را تجربه کند". 
این یک حقیقت محضه. باور کنین.
هیچ قدرتی و هیچ زوری قادر به زانو در آوردن ملتی که کتاب (بویژه تاریخ) می خونه نیست. خواندن کتاب، تحزیه و تحلیل و درک درست از همه اون چیزی که دوروبرمون میگذره هم قسمت مهمی از زندگی ماست... لطفا بهش توجه کنیم.
.
پ.ن.: حواسم بود که الان اوضاع خیلی نابسامانه و ملت خیلی گرفتارن.
.

چهارشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۹۱

بازهم این روزها...


جالبه، زمانی که موج تحریمها روی ایران اعمال شد تازه معلوم شد که کشور تا چه حد در بعضی از زمنیه ها وابستگی خارجی دارد. دولت که هیچ، ظاهرا بدرد لای جرز هم نمی خوره. ولی مثلا دانشگاه ها اگر بجای دادن پروژه های الکی به دانشجوها، پروژه هایی رو میدادن که بدرد این مملکت می خورد الان شاید و تنها شاید فشار کمتری رو مردم بود. نیاز به مواد اولیه مربوط دارو، مواد خوراکی، کشاورزی حتی بخشهایی از صنعت چیزی بود که می شد با پروژه های نه چندان شیک امروزی تا حدی حلش کرد. یاد حرف آقای دکتر ت. از دانشگاه تهران می افتم که می گفت: "اگر من جای مردم عادی بودم سنگ می زدم شیشه های دانشگاه رو می شکوندم. چون خیرش هیچ به مردم نرسیده". 
تو اپتیک من حداقل می تونم بگم که تا سالها ملت همش مسئله سالیتون ها رو حل می کردن (مسئله اداره مخابرات امریکا برای کابلهای فیبر نوری). چیز شیکی هم بود. ولی الان نتایجش رو خودمون هم شاید نتونیم استفاده کنیم.
هیچ موقع آدم بدرد بخوری نبودیم، خودمو میگم.
.
.
.