جمعه، مهر ۲۹، ۱۳۹۰

لیبی

درود،
داشتم فکر می کردم الان مدتیه بدون اینکه خودم بخوام، دلم بخواد هی دارم خبری پست می نویسم. نمی دونم چرا!
دیشب خبر کشته شدن قذافی رو تقریبا همه رسانه ها پخش کردن. سرانجام، فرجام کار قذافی همونی شد که بایست میشد. هرچند کاشکی قذافی زنده می موند و محاکمه میشد و اینجوری کشته نمیشد. نمیخوام برای یه همچین فردی دل بسوزونم، ولی کلا کاشکی محاکمه میشد.  مردم لیبی خیلی ازین فرد خشمگین بودن، ولی رفتارشون به هنگام دستگیری قذافی، اینکه از لوله درش بیارن و هرکسی به خودش این اجازه بده که بزندش و سرانجام این مدلی بکشنش، رفتار اصلا قشنگی نبود! بعضی ازین مردم در دوران قذافی بهشون ستم فراوانی رفته، ولی  بعضیهاشون از سر جوگیری ... راستش در مورد مردم لیبی هم آدم نمیدونه چی بگه، کم سختی نکشیدن، قذافی هم کم براشون زحمت نکشید.
به نظر من همیشه در یک حرکت دسته جمعی جو و جوگیری خیلی چیز خطرناکیه. خیلی بایست مواضبش بود.
ناتو هم که ماهیشو از این آب گل آلود گرفت.


فرهاد



شنبه، مهر ۰۹، ۱۳۹۰

جدایی نادر از سیمین

درود
دیشب بعد از مدتها انتظار "فیلم جدایی نادر از سیمین" رو دیدم. فیلم قشنگی بود، ولی من کمی با فیلمنامه مشکل داشتم. راستش نمی دونم چطور میشه یک فیلم رو نقد کرد، ولی فکر می کنم به عنوان یک بیننده حداقل می تونم اینو بپرسم که چرا همیشه بدبختی هامون باست به دیگران نشون داده بشه. مشکلات زیاده ولی آیا بایست همه اونها رو نشون داد؟ سالهای زیادیه که از این تیپ فیلمها ساخته می شه به بهانه نشون دادن ناهنجاری ها و مشکلاتی که در جامعه هست ولی نه اون ناهنجاره، هنجار شده و نه مشکل، حل! چرا؟
.
.
.